دانلود رمان قلب سوخته جاوا، اندروید ، pdf
دانلود رمان قلب سوخته جاوا، اندروید ،pdf
این مطلب در تاریخ: یکشنبه 21 شهریور 1395 ساعت: 19:44 منتشر شده است
برچسب ها : دانلود رمان قلب سوخته,رمان قلب سوخته,قلب سوخته,
نام رمان : آندیا
نام نویسنده :Marya 1381
ژانر:طنز،کل کلی،عشقولانه
خلاصه:
یه پسر شیطون…یه دختر فوق شیطون…هردو جراح قلب هستن…این آقا پسر ما قراره از آمریکا بیاد و توی بیمارستانی که دخترمون اونجا کار میکنه مشغول کار بشه…ولی این دختر ما یکم حسوده دلش نمیخواد کسی بهتر از اون باشه.
مقدمه
هوا بارانیست
شیشه!
چرا بخار نمیگیری؟!
نترس رفت
دیگر اسمش را رویت نمی نویسم!
_ای خدا مرگت بده…چرا خفه نمیشی؟
” به نام بهترین دوست “
نام : پائیز آغاز زندگیست
نام نویسنده : بهناز کاظمی
ژانر : اجتماعی ، عاشقانه
خلاصه :
قصه ی ما قصه ی دختری است از جنس ناب محبت … محبتی که هرگز
پوششی از منت را بر خود ندیده است … دختری که مادر به دنیا آمده
است و مادرانه می بارد برای تک تک انسان های زندگی اش … دختری که
دل به محبت خداوندش سپرده و دست در دست او با قدرت قدم بر می
دارد و با لبخند پر نورش دنیای تاریک تنهایی اطرافیانش را روشن می کند
… و وجودش همچون سرپناهی برای همه است … اما … همیشه امایی
هست … زندگی همیشه بر یک حال نمی ماند … دست روزگار تیرگی
هایی برای این دختر می آورد … او با این تیرگی ها چه می کند ؟!
نام رمان: شایعه ،اجبار،عشق
نام نویسنده:saniya
{ژانر:عاشقانه،احساسی،گاه کلکل و طنز}
خلاصه:آسایش دختری شیطون و حاضر جوابه که یکی همین حاضر جوابی هاش باعث شایعاتی
توی دانشگاه و ازدواج اجباریش و همخونه شدن با سامیار، استاد دانشگاهش میشه
نام رمان:ملکه منزوی
نام نویسنده:
نازنین اقایی
ژانر:اجتماعی _عاشقانه
به نام خدا
یه دخترکه پیله ای ازانزوا روبه سختی به دورخودش تنیده تاکسی نتونه واردخلوت وتنهایی هاش بشه…تاازورود هرمسافری به زندگیش جلوگیری کنه.هرمسافری که یه باردیگه باعث عروسک خیمه شب بازی شدن احساسش بشه.تاراحتتربتونه خاطرات شیرین مردی روکه بابی رحمی به اون بدترین خیانت ممکن روکرد مرور کنه…روزبه روز این پیله تنهایی رو مستحکم ترمیکنه تاباردیگه غرورش خردوتکه تکه نشه.این دخترغروری داره به وسعت دریا…این دخترمغرور میبخشه..مهربونی میکنه…عشق میورزه اماهمه ی خوبیاش روپشت غرورش پنهان میکنه .
نویسنده میترا قلی پور
گوشی رو روی قفسه ی سینه ی بیمار گذاشتم و به صدای منظم قلبش گوش دادم.
نگاهم همزمان به پرونده ش بود.
…:خانم دکتر،حالش چه طوره؟
-: همه چی خوبه، خدارو شکر وضعیت بحرانی رو پشت سر گذاشته. به زودی به هوش میاد.
… : خدا خیرتون بده. همش رو مدیون شماییم.
لبخندی به نشونه احترام زدم و از اتاق اومدم بیرون.
می خواستم برم طرف پاویون که صدای جیغ و داد متوقفم کرد.
بسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیم
اَلابِذکرِاللهِ تَطمَئِنَ القُلوب
(همانا بایادخدادل ها آرام میگیرد)
نام رمان:فراموشی مطلق
نویسنده:فریماه یوسفی(زهراغلامرضازاده یوسفی)
ژانر:عاشقانه|غم انگیز|اجتماعی
تعدادصفحات:۸۲
شخصیت های اصلی:کمیل|روشنا|سام|دیبا
خلاصه:
دوپسرودخترجوون به نام کمیل وروشنا که تازه باهم ازدواج کردن وزندگی عادی وپراز
عشقشون رومی گذروننداما مسئله ی اصلی اینه که موافقت ناگهانی
مادرکمیل(سروروخانم)باعث میشه تا برای روشنا معمایی ایجادشه وداستان تازه
ازهمین جا شروع میشه…
زندگیست دیگر!
گاهی پرازفراز ونشیب…
گاهی هم آرام…